یه حسی دائما میگه از اول اشتباه کردم
از اینکه عمرمو با تو کنار تو تباه کردم
تموم زندگیم بودی شب و روزم، کس و کارم
حالا نیستی و شبهامو کنار گریه بیدارم
بدون هیشکی به غیر تو به قلب من نمیشینه
دیگه هرگز کسی ما رو کنار هم نمی بینه
صدای خنده های ما توی خونه نمی پیچه
خدایا سهم من از اون همه عشقم چرا هیچه؟ میگفتی بی من آرومی ولی بارو نمیکردم
دیگه از زور دلتنگی پشیمون بر نمیگردم
دیگه از تو توی ذهنم یه بی همتا نمی سازم
واسه برگشتنت دیگه بهت من رو نمیندازم
منو اصلا نمیدیدی تو روزایی که سر کردم
همه شبهامو با یادت به عشق تو سحر کردم
که شاید فردایی باشه تو هم هم حس من باشی
بگی عاشق شدی آره دقیقا مثل من باشی
ولی فردا و فردا ها گذشت و اتفاقی نه
بگی عاشق شدی، هرگز، یه بار از من سراغی نه
اقلا این دم آخر برای من دعایی کن
خداوندا بیا امشب در حق من خدایی کن
:: برچسبها:
ی حسی ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2